تراشه مرگ به قلم نیلوفر سامانی
پارت دوم :
یاسمین ماگش را زیر شیر سماور گرفت.درحالی که به بخارهای خارج از آب جوش نگاه میکرد،جواب داد:
-نمیرسم! دیرم شده!
محمد، عینک تهاستکانی را روی بینی استخوانیاش تنظیم کرد.چشمانش را ریز کرد و چینی به چروکهای گوشه چشمش داد و به ساعت نگاه ک ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
سارا
01بدددددد نبوووود